جدول جو
جدول جو

معنی کثیف کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کثیف کردن
شوخاندن چرک کردن
تصویری از کثیف کردن
تصویر کثیف کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لذت بردن، نشئه گرفتن، یا کیف کردن با کسی. با او آرمیدن باوی جماع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیف کردن
تصویر کیف کردن
((کِ. کَ دَ))
لذت بردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ردیف کردن
تصویر ردیف کردن
جورکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکثیر کردن
تصویر تکثیر کردن
زیاد بعمل آوردن بسیار کردن افزودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکلیف کردن
تصویر تکلیف کردن
بگردن گذاشتن کاری سخت را بعهده کسی گذاشتن، موظف ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمین کردن
تصویر کمین کردن
در جایی پنهان شدن به قصد از پا در آوردن دشمن یا شکار، کمین آوردن، کمین ساختن، کمین گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضعیف کردن
تصویر ضعیف کردن
نزار کردن ناتوان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمین کردن
تصویر کمین کردن
پنهان شدن بقصد کسی یا چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلید کردن
تصویر کلید کردن
((~. کَ دَ))
بند کردن به کسی، پیله کردن به کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکثیر کردن
تصویر تکثیر کردن
Duplicate, Propagate, Replicate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضعیف کردن
تصویر ضعیف کردن
Weaken
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کلیک کردن
تصویر کلیک کردن
Click
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کریچ کردن
تصویر کریچ کردن
Squeak
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کمین کردن
تصویر کمین کردن
Ambush, Lurk
دیکشنری فارسی به انگلیسی
дублировать , распространять , реплицировать
دیکشنری فارسی به روسی
duplizieren, verbreiten, replizieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
zastawiać zasadzki, czaić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
дублювати , поширювати , реплікувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
устраивать засаду , подстерегать
دیکشنری فارسی به روسی
duplikować, rozprzestrzeniać, replikować
دیکشنری فارسی به لهستانی